سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :27
بازدید دیروز :27
کل بازدید :275709
تعداد کل یاداشت ها : 171
103/1/10
12:6 ع
مشخصات مدیروبلاگ
فرشته[244]
سپاس خدایی را که آفریننده آسمانها و زمین است و فرشتگان را رسولان خود گردانید و دارای دو و سه و چهار بال و پر قرار داد و هر چه بخواهد در آفرینش می افزاید که خدا بر هر چیز قادر است.(سوره فاطر، آیه 1)

همراهم واقعا همراه بود. همدل بود. همراز بود. همدم رازهام شده بود.
عشق اول بود. ساده بود. زیبا و دوست داشتنی بود. خونه ی محبت دوستام شده بود.
همیشه در دستم آرام می گرفت و فقط برای پیام دوستی تنش به لرزه در می آمد. لرزه از این که این بار چه کسی می خواهد قلب فرشته را به لرزه در آورد. لرزه می گرفت از این که سخن یار این بار چگونه در چشمان فرشته به رقص در می آید.
ساده بودنش را دوست داشتم. حتا وقتی در کنار دیگران چیزی دریافت نمی کرد باز هم دوستش داشتم. بیشتر علاقمندش می شدم. وقتی می دیدم اینقدر در بین همراهان دیگر تنهاست بیشتر در دستانم می فشردمش و از گرمای دستم عرق عشق می ریخت.

همراهم واقعا همراه بود. همدل بود. اگر پیر نمی شد تا ابد تنهایم نمی گذاشت. هر شب در کنارم می خوابید. هر روز صبح چشمانم را به سلام یاری باز می نمود. ولی با اینکه همراهم بود هیچ وقت به این اسم صدایش نکردم. همیشه موبایل می خواندمش.
او رفت و همراه دیگری خودش را در دستانم خواباند. می خواهم دوستش داشته باشم ولی اولین عشق و اولین بوسه چیزی دیگر است. دیگر احساس تنهایی نمی کند. افکار همراهان دیگر را می خواند و در یافت می کند. می تواند لحظه های مهم زندگیم را ثبت کند. می تواند هزار تا کار دیگر هم انجام دهد ولی من...
من همان معشوقه ی ساده و بی آلایش خودم را بیشتر دوست داشتم.
« دوست دارم تو هم برایم عزیز شوی. درست است که صورت سفید و گونه های قرمز دلربایت کرده ولی تن نقره ای قبلی را نمی توان فراموش کرد.  نمی خواهم خودت را ناز کنی و بر دیگری بنازی. این قانون من است. اگر رعایت کنی مطمئن باش تو هم گرفتار قلبم می شوی و راز دار رازهای یار».