درون استخر و در حال صفاکردن نگاهمان به خانمی افتاد که بچه بغل در حال قدم زدن در آب بود. کنجکاو شدیم که ما هم می تونیم بچه ی دوستم رو از دفعه ی بعد بیاریم؟!
از همین خانم پرسیدیم:« بچه پسر دو ساله رو هم میزارن بیاریم؟» در جواب گفت:« چی بگم. من شوهرم الان که زن و بچه داره میگه اون موقع که سه ساله بوده و مامانش بردتش حمام عمومی هنوز یادشه».
ما هم بیخیال شدیم و کرال سینه رو چسبیدیم.
وقتی رژیم می گیریم و تغییر می کنیم ممکنه خیلی در روح و فکر آدم تاثیر داشته باشه.
چیزیه که دارم خفن تجربه اش می کنم و بسیار شیرین است. مخصوصا برخورد آشنایان بعد از مدتها با این تغییر در شکل و قیافه.
توصیه می کنم اونایی که بهش نیاز دارند حتما امتحانش کنن.