بعد از مدت ها دوباره دوستان دانشگاه دور هم جمع شدیم. البته فقط جمع خودمون چهار نفر.
پنجم عید عروسی دوستمونه. کلی خوشحال شدیم. کارت عروسیش قراره متفاوت باشه. عکسی رو که روی کارتشون می خوره برامون آورد. عکسی از خودش و شوهرش! که در یکی از عکاس خانه های به سبک قدیم در تهران گرفتند. جناب داماد یک لباس محلی با تفنگی در دست و چکمه ای به پا نشسته بود و عروس خانم هم با لباسی محلی میان دری ایستاده بود. من فقط از این که موهاش هم کمی بیرون بود خوشم نیومد.
دوستم پیشنهاد می داد شماها هم این طور کارت عروسیتان را چاپ کنید. یکی از دوستان گفت: «تو قم نمیزارن اسم عروس در کارت عروسی نوشته بشه و فقط فامیلیش رو می نویسن، چه برسه عکس عروس هم روی کارت باشه!». خندم گرفته بود.