سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :28
بازدید دیروز :6
کل بازدید :281677
تعداد کل یاداشت ها : 171
103/9/22
3:7 ص
مشخصات مدیروبلاگ
فرشته[244]
سپاس خدایی را که آفریننده آسمانها و زمین است و فرشتگان را رسولان خود گردانید و دارای دو و سه و چهار بال و پر قرار داد و هر چه بخواهد در آفرینش می افزاید که خدا بر هر چیز قادر است.(سوره فاطر، آیه 1)

وقتی چیزی رو نمی دونم و فکرم مشغول بشه؛ از اولین کسی که بدونم اطلاعات کافی در اون زمینه داشته باشه می پرسم.
فرقی هم نداره که طرف آدم خیلی مهم یا یک آدم معمولی ولی غنی از علم باشه.

هیچ وقت نمی گم من این سوال رو نپرسم؛ شاید غرور، خجالت، آبرو ریزی و... اسمش رو نمی دونم چی بزارم. به هر حال نمی گم: «ای وای! اگه بپرسم الان میگه تو هنوز موضوع به این راحتی رو نمی دونی؟!»
همیشه حرف لقمان حکیم در چنین مواقعی در گوشم زمزمه میشه: «آنچه را نمی دانی از اهل علم بپرس و آنچه را که می دانی به دیگران یاد بده.»

چند وقتی است که-بنابه دلایلی- یک موضوع در مورد دین و مسیحیت بدجوری فکرم رو مشغول کرده. وقتی من یک سوال از ایشان پرسیدم فکر می کردم خیلی مشتاقانه و با هیجان بحث را در این زمینه باز کنند و کمی بیشتر برای من مساله را روشن کنند ولی در جواب گفتند: «شما که دانشجو و بچه مسلمون و اهل سوادید؛ باید بیشتر از اینا بدونید!»

واقعا شوکه شده بودم! من در این...(شما بزارید 313) سال که درس خوندم هیچ وقت به چنین موضوعی در بین فرمولها و مسائل ریاضی برخورد نکرده بودم.
از طرفی هم گفتند: «من بچه مسلمون هستم و...» درسته که من مسلمون هستم ولی به این معنی نیست که من خدای دین شده باشم. هنوز خیلی از چیزها است که من هنوز از آنها آگاهی ندارم. حتا همون عالمی که فکر می کند همه چیز را می داند هنوز خیلی از چیزهایی را که خدا خلق کرده و در آن حکمت قرار داده نمی داند.

حالا هم که در زمینه های مختلف به خواندن کتاب و تحقیق در آن زمینه می پردازم؛ گاهی ممکن است یک حرف تغییراتی را در ذهن آدمی به وجود بیاورد؛ این هم دین! که موضوع به این مهمی در زندگی بشر است.
البته اراده ی قوی ما در یادگیری نباید با کوچکترین حرفی متزلزل شود.

از این پس رجوع به کتابخانه و گرفتن کتاب از آنجا را به مشورت کردن با برخی از بزرگان باید ترجیح دهم.

کمی بیشتر مراقب برخورد خود باشیم!

جدا مانده ام همچو نی تنها، از نیستان ها
حکایت دل به ناله کنم
غمی دارم همچو مولانا، از جدایی ها
شکایت دل به ناله کنم.(دکتر قیصر امین پور)