سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :28
بازدید دیروز :4
کل بازدید :281428
تعداد کل یاداشت ها : 171
103/9/13
10:55 ع
مشخصات مدیروبلاگ
فرشته[244]
سپاس خدایی را که آفریننده آسمانها و زمین است و فرشتگان را رسولان خود گردانید و دارای دو و سه و چهار بال و پر قرار داد و هر چه بخواهد در آفرینش می افزاید که خدا بر هر چیز قادر است.(سوره فاطر، آیه 1)

هر سال این موقع ها که می شود یاد اون داستان قدیمی می افتد. هنوز نمی داند حقیقت داشت یا فقط مادر می خواست او را با این حرفها مجاب کند که روزه هایش را بگیرد. اون سالها کلاس سوم دبستان بود و سال اولی بود که روزه می گرفت. ولی هر روز ظهر که از مدرسه می آمد خانه، به حساب خودش روزه ی کله گنجشکی گرفته و دیگر شاهکار کرده؛ روزه اش را می خورد و می خوابید. روزهای سرد زمستان را اینگونه سپری می کرد.
یک روز مادر برایش ماجرایی را تعریف کرد که باعث شد دخترش خیلی دلگیر شود و دلش بسوزد. از آن به بعد دیگر هیچ روزه اش را بی دلیل نمی خورد:

زمان های خیلی دور دختری ناز و دوست داشتنی اولین سال روزه گیری اش را شروع کرده بود. یک روز دختر خیلی تشنه اش می شود. چندین بار می رود تا روزه اش را بخورد و با آب تشنگی اش را برطرف کند. ولی هر بار دلش راضی نمی شود و خدا را پیش خود می بیند و آرام می گیرد.
چهره ی کاهگلی و تیره ی حیاط خانه یشان را برف سفید کرده بود. دختر وارد حیاط می شود. لب های کوچکش ترک برداشته و زبانش خشک شده. لباسش را بالا می زند و با شکم روی برف ها می خوابد. با این کار می خواهد کمی از تشنگی اش رفع شود. دخترک خوشگل روی برف ها جان داد ولی حاضر نشد روزه اش را باز کند!

شاید مادر هم این داستان را از مادرش شنیده بود و آن را برای دخترش تعریف کرد. ولی باعث شد دخترش دیگر روزه هایش را بی دلیل نخورد.
سالها می گذرد و دختر وقتی در روزهای ماه رمضان قرار می گیرد آن حیاط و برف و دختری چون پری را به یاد می آورد که با بالهایش به سوی خدا پرواز می کند.